ادبیات فارسی یا ادبیات پارسی به ادبیاتی گفته میشود که به زبان فارسی نوشته یا بیان شده باشد. ادبیات فارسی تاریخی هزاران ساله و ریشه در تاریخ شاعران و نویسندگان دارد. شعر فارسی و نثر فارسی دو گونه اصلی در ادب فارسی هستند. برخی کتابهای کُهن در موضوعات غیرادبی مانند تاریخ، مناجات و علوم گوناگون نیز دارای ارزش ادبی هستند و با گذشت زمان در دسته آثار کلاسیک ادبیات فارسی قرار گرفتهاند.
ادبیات فارسی ریشه در ادبیات باستانی ایران دارد که تحت تأثیر متون اوستایی در دوران ساسانی به زبانهای پارسی میانه و پهلوی اشکانی پدید آمد. ادبیات فارسی نو نیز پس از اسلام و با الگوبرداری از ادبیات عربی در نظم و ریشههای دبیری و نویسندگی دوران ساسانی که ادبیات منثور عربی را ایجاد کرده بود در زمینه نثر متولد شد. ادبیات شفاهی فارسی نیز به همان سبک باستانی خود ادامه یافت.
ادبیات فارسی موضوعاتی مانند حماسه و روایات و اساطیر ایرانی و غیر ایرانی، مذهب و عرفان، روایتهای عاشقانه، فلسفه و اخلاق و نظایر آن را در برمیگیرد. برپایه موضوع مورد کاربرد در یک آفریده ادبی فارسی آن را در گستره ادبیات حماسی، غنایی، تعلیمی یا نمایشی قرار میدهند.
ادبیات فارسی چهرههای بینالمللی شناخته شدهای دارد که بیشتر آنها شاعران سدههای میانه هستند. از این میان میتوان به رودکی، فردوسی، نظامی گنجهای، خیام، سعدی، مولانا و حافظ اشاره کرد. گوته بر این باور است ادبیات فارسی، یکی از چهار ارکان ادبیات بشر است.[۱]
ادبیات ایران پیش از اسلام
ادبیات در ایران پیش از اسلام به سرودههای اوستا در حدود ۱۰۰۰ سال پیش از میلاد بازمیگردد. این سرودهها که بخشی از سنت شفاهی ایرانیان باستان بودهاند سینه به سینه منتقل شده و بعدها بخشهای کتاب اوستا را در دوران ساسانی پدیدآوردند چون وقتی اسکندر ایران را تسخیر کرد آوستا به دست اسکندر سوخته شد.[۲][۳] در زمان ساسانیان کتاب اوستا بیست و یک جلد بود.[۴]
اوزان باستانی شعر در ایران ضربی و هجایی بودند و به نظر میرسد این شیوه در زبان فارسی باستان نیز مورد استفاده بودهاست. در دورهٔ اشکانیان ادبیات ایران تحت تأثیر نفوذ هلنیسم دچار دگرگونی شد. خنیاگران پارتی سرودهای محلّی را که تا پس از اسلام نام پهلوی نیز داشتند میخواندند و این گونه شعر با ابزارهای موسیقی همراه میشدهاست. با نفوذ فرهنگ مانوی در ممالک ایران و هنرگرایی آنان گونهای ادبیات شعرگونه مانوی به زبانهای پارتی، پارسی میانه و سغدی در ایران پدید آمد. در آثار به دست آمده از واحهٔ تورفان در کشور چین آثار فارسی زیادی کشف شده که به این گفتار بازمیگردند. در دوران ساسانیان نگارش بهبود یافت و آثار فقهی و دینی و داستانی زیادی به نگارش درآمد که برخی مانند درخت آسوریک، یادگار زریران (هردو از دورهٔ اشکانی)، کارنامه اردشیر بابکان و ماتیکان یوشت فریان دارای جنبههای ادبی نیز بودند. با فروپاشی شاهنشاهی ساسانی بسیاری از این متون از میان رفت و برخی نیز توسط زرتشتیان نجات یافت و بیشتر به هندوستان منتقل گردید که امروزه به ادبیات پهلوی شهرت دارند. خط مورد استفاده در دوران پیش از اسلام برای نگارش آثار ادبی خط پهلوی، خط مانوی و خط سغدی بودهاست و برخی آثار هم به پازند نوشته شده و به دین دبیره بودهاند. گاهی بهرام گور شاه ساسانی را دارای ذوق شاعرانه توصیف کرده و ابیاتی را بدو منسوب ساختهاند؛ مانند:
- منم آن شیر دمان / منم آن ببر یله / این منم بهرام گور / منم شیر شنبله
- ای که از خار منم جانم به سر / تا نداری پندی از جان دلو مه به کر
تاریخ ادبیات کلاسیک ایران
ادبیات کلاسیک فارسی در دوران نخست اسلام در ایران که تحت حاکمیت عربهای اموی و حکمرانان محلی آنان بود به صورت شفاهی آغاز به کار کرد. در این دوران نشانههایی از علاقهٔ مردم به شعر کهن در برخی متون ثبت شدهاست که ترانهٔ کودکان بلخ و بصره نمونههایی از آن است. به هرحال تحت تأثیر صنعت شعری عرب، گونهای جدید از ادبیات در ایران پدید آمد که بیشتر مبتنی بر شعر بود. این شعر قالبی، گاهی در قالبهای بومی عرب و گاهی در قالبهای ساخته شده ایرانی سروده میشد.
در زمان بغتسما (۲۰۵–۲۵۹ ه.ق) شاعری به نام حنظله بادغیسی (ف. ۲۲۰) ظهور کرد. در عهد بغتسما محمد بن وصیف و فیروز مشرقی و ابوسلیک گرگانی به سرودن شعر پرداختند. پس از آن در دورهٔ حاکمیت عباسیان و فرمان یافتن کارگزاران ایران، عباسیان برای حکم راندن بر بخشهایی از سرزمینهای ایران زبان فارسی دارای گونههایی از شعر شد که بیشتر قطعههای دوبیتی بود. در دورههای بعدی این آثار با روی کار آمدن سامانیان گسترش یافت. با اینحال نویسندهٔ کتاب تاریخ سیستان آغاز ادبیات فارسی رسمی را به دورهٔ صفاریان و شاعرانی مانند محمد وصیف سگزی و بسام کرد میرساند.
انواع ادبی
موضوع مورد بحث در اثر ادبی و نیز حالت روحی و فکری پدیدآورنده اثر آن را به یک نوع خاصی در ادبیات سوق میدهد که به چهار دسته حماسی، تعلیمی، غنایی و نمایشی تقسیم میشود. هر کدام از این انواع ویژگیهای خاص خود را دارند که در آثاری که در آن نوع ویژه به کار رفته نمایان است.[۶]